- تخت ستان
- گیرنده تخت، جهانگیر
معنی تخت ستان - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بر تخت نشاننده پادشاه امیر نشان بخشنده تخت
صندوق که دارای چهار دسته است و مسافر در آن می نشیند
یا نه
گیرنده تاج، پادشاه پیروز
تختی شبیه صندوق که دارای چهار دستۀ بلند است و مسافر در آن می نشیند و حداقل چهار نفر آن را روی دوش می گیرند و می برند یا در جلو و عقب آن دو اسب یا استر می بندند
((~ رَ))
فرهنگ فارسی معین
کجاوه، تختی که در گذشته پادشاهان روی آن می نشستنند و غلامان آن را بر دوش گرفته راه می رفتند
جایی که درختان توت درآن زیاد باشد توتستان
توت زار، جایی که درخت توت بسیار باشد و توت فراوان به دست آید، توتستان